امروز دقت کردیم که سه ساله داریم سوئد زندگی می کنیم و هیچ خاطره ی خاصی نساختیم ( یا نشده که بسازیم). سه سال بی قصه، بی داستان، بی ماجرا. سه سال به اندازهی سه سال اول آمریکا; بوستون و سرما و بی پولی و رودخونه و دلتنگی و دوستهای عجیب غریب و اسباب کشی به کالیفرنیا و ماشین و آخرهفته ها صدای شاملو توی تاریکی تا برکلی و شبنشینی و ساز و سفر و اسباب کشی چهارروزهی ماشینی تا آستین و خونه و امتحان و...سه سال، سه سال به اندازه ی سه سال دوم با بچه های آستین و پاتوق و سگ و اردک و پارچ آبجو و برگر و فیلم و خندهی زیاد و گریهی زیاد و مستی و دیوانگی و گروه موسیقی و رقص و… به همون اندازهی سه سال، خوب اما بیداستان، بی قصه، بیخاطره.
چرا از آمريكا به سوئد؟ هميشه سؤال بوده برام
پاسخحذف