۵/۱۱/۱۳۹۵

سرِ زندگی

همه در حال دفاع کردن از انتخاب نوع زندگی‌هاشونن جدیدا. اون که مهاجرت کرده هرجا که بتونه «اون خراب شده» رو یه حالی میده بهش، اون که مهاجرت نکرده احساس سازندگی بهش دست می‌ده و همزمان فروتن و طلبکاره. اون که بچه‌ داره سخن‌سرایی می‌کنه از عشق عالم و آدم و صفا و زیبایی آفریدن برای دنیا و تجربه‌های یگانه و نیست‌درجهان، و اون که بچه نداره حس نجات‌دهنده‌ی موجوداتِ در عدم بهش دست می‌ده و زائوها رو چون جانیان بالفطره نگاه می‌کنه. اون که مجرده آزاد و رها و یه لنگ در هوائه از خوشی و اون که متاهله هم یه لنگ در هوا و آویزون به گردن یکی دیگه از خوشی. همه دارن هی خودشون رو ثابت می‌کنن، هیشکی تو زندگیش نیست، هیشکی حتی سر زندگیش نیست!

۱ نظر:

Web Stats