به نظرم آدم وقتی مادر یا پدر میشه یه نوع شرح دادن و توضیح و توصیف میاد توی نوع حرف زدنش و جا خوش می کنه. بس که برای دکتر و پرستار و مهدکودک و دوستها و مادر و این و اون داری توصیف میکنی، تعریف میکنی، شرح میدی، توضیح میدی، توجیه میکنی، اتفاقها رو، خودتو، روشتو،کارهاتو. گاهی مرزهاشون معلوم نیست. داری توصیف میکنی با اندکی توجیه؛ داری تعریف میکنی با شرح زیاد و....گاهی درست و گاهی غلط، حس میکنی داری قضاوت میشی. کوچیک یا بزرگ. مسئولیت یه انسان باهاته، سلامت جسم و روحش، احتمالش خیلی کمه آدمها قضاوتت نکن! نباید گیر افتاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر