اعتراض به تکامل

بعضی روزها هم میشه که باهاش حرف می‌زنم می‌گم مامان جان همونجا بمون بزرگ شو زندگیت رو بکن، نمی‌خواد بیای بیرون!!! می‌ترسم واقعا، آخه یعنی چی که هنوز در فرآیند تکامل، زاییدن طوری نشده که انقدر عجیب و وحشتناک درد نداشته باشه؟!!
یه چیز جالب هم امروز فهمیدم، از ماما پرسیدیم راجع به ختنه کردن و اینکه چی بهتره به نظرش و چی هست اصلا نُرم توی سوئد و…. اولش یه کم دست به عصا حرف زد و فکر کرد ما دلایل مذهبی داریم و می‌خوایم بدونیم کجا می‌شه انجام داد، ولی وقتی فهمید که واقعا می‌خوایم بدونیم که چی بهتره و چی درست‌تره راحت‌تر شد، و همونجا سایت رو هم برامون باز کرد و خوند که توی سوئد غیرقانونیه و نقض حقوق کودک به حساب میاد و هیچ دلیلی وجود نداره برای ختنه کردن، چه بهداشت و چه بیماریهایی که از راه جنسی منتقل میشن چیزهایی هستن که با آموزشهای ساده قابل کنترل هستند و لازم نیست بخاطرش این عمل رو انجام بدن، در نتیجه عمل کاملا غیرضروری و زیبایی محسوب می‌شه و وقتی به سن هجده رسید و خودش دلش خواست اونوقت می‌تونه عمل کنه.