۱۲/۰۸/۱۳۹۴

خانواده‌ی کچل‌خان

کاوه با تابان بازی می‌کرد و من توی آشپزخونه بودم. با خانواده‌ی کچل‌خان داشتن بازی می‌کردن (ازین عروسک انگشتی‌ها). که دیدم احتیاج به هماهنگی داریم  و باید آپدیتش کنم، بلند گفتم:
-  اسم دختر کچل‌خان سپیده‌ست، اسم زنش هم زینت!
 - زنش کدومه؟
- همونکه موهاشو گوجه کرده.
- زنش خراب شده پس! پشم و پیلش دراومده!! پسرش اسمش چیه؟
- اونو نمی‌دونم
- جلال.

این شنبه صبح ماست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

Web Stats