چندماهیه که داره توی رابطهمون جا میافته، خرده فداکاریهای زن و شوهری! «من نگهش میدارم تو برو بخواب.»، «من میبرمش بیرون تو دراز بکش تو آفتاب.»، «وانو برات پر کردم، ویسکی و مخلفات هم گذاشتم، من حواسم هست بهش، برو یه ساعتی استراحت کن.»، «من هستم تو برو کارتو بکن.»، «فعلا نمیخواد بیایا، خوابوندمش.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر